مقدمه و توضیحات:
این انشا کاملا واقعیت دارد و در مدرسه ی راهنمایی نمونه دولتی شهید حسینی رخ داده است .
پس از این اتفاق من امید وصال تیموری تصمیم به نوشتن این انشا کردم و در کلاس بلند ترین انشایی را که تا کنون در این کلاس نوشته شده بود را ارائه دادم و با نمره ی بیست موضوعی دیگر را به پایان رساندم.امّا متأسفانه هنگامی که من این انشا را می خواندم نصف کلاس در کلاس نبودند و دوستان از من خواستند تا این انشا را در این وبلاگ بگذارم. آقای محمد دینی معلم عربی من هست و سه ساله که من با ایشان درس عربی را می خوانم. آقای کیایی هم معاون مدرسه است که سه سال است معاونت این مدرسه ی راهنمایی را بر عهده دارد. در مورد کلمه ی « دِبیر » توضیحی بدهم که دوستانی که در این مدرسه هستند می دانند که این معلام به این شکل حرف می زند و تمامی تلفظات خود ایشان در این انشا به کار رفته است.