loading...
مطالب علمی و تحقیقات
light-angel بازدید : 40 یکشنبه 04 خرداد 1393 نظرات (0)

 

مقدمه و توضیحات:

این انشا کاملا واقعیت دارد و در مدرسه ی راهنمایی نمونه دولتی شهید حسینی رخ داده است .

پس از این اتفاق من امید وصال تیموری تصمیم به نوشتن این انشا کردم و در کلاس بلند ترین انشایی را که تا کنون در این کلاس نوشته شده بود را ارائه دادم و با نمره ی بیست موضوعی دیگر را به پایان رساندم.امّا متأسفانه هنگامی که من این انشا را می خواندم نصف کلاس در کلاس نبودند و دوستان از من خواستند تا این انشا را در این وبلاگ بگذارم.  آقای محمد دینی معلم عربی من هست و سه ساله که من با ایشان درس عربی را می خوانم. آقای کیایی هم معاون مدرسه است که سه سال است معاونت این مدرسه ی راهنمایی را بر عهده دارد. در مورد کلمه ی « دِبیر » توضیحی بدهم که دوستانی که در این مدرسه هستند می دانند که این معلام به این شکل حرف می زند و تمامی تلفظات خود ایشان در این انشا به کار رفته است.

 

light-angel بازدید : 96 یکشنبه 04 خرداد 1393 نظرات (0)

انتقام شیرین

یادم می آید روز یکشنبه بود. آن روز امتحان نیم ترم جغرافیا داشتیم. از شانس بد من قرار بود ساعت شش از خواب بلند شوم و درس بخوانم که خواب ماندم. بدون آن که کوچک ترین چیزی خوانده باشم راهی مدرسه شدم. زنگ قرآن به خوبی گذشت و زنگ فارسی هم با یاد گیری لغات زیادی گذشت و سرانجام نوبت به زنگ علوم آزمایشگاه رسید. دِبیر علوم آزمایشگاه وارد کلاس شد و گفت: ورقه ای سفید بردارید و آماده ی نوشتن سوالات شوید. من که هیچی نخوانده بودم می دانستم که از امتحان دونمره ای صفر هم نمی گیرم. نوشتن سوالات را شروع کردم و پس از نوشتن پرسش ها به توضیحات دِبیر گوش دادم. او گفت: وقت امتحان سیزده دقیقه است و اگر یک سوال و یا جواب را خط بزنید، نمره نمی گیرید. او ادامه داد اگر سرتان را از روی ورقه ی خودتان برگردانید صفر می گیرید. در آخر هم گفت: دقیقاً تا ساعت هفت دقیقه به دوازده وقت دارید. من شروع کردم و هر چه یادم می آمد نوشتم و مطمئن بودم از دو صفر می گیرم. همین طور که در حال نوشتن بودم دِبیر علوم درباره ی این توضیح می داد که بعد از این امتحان یاد می گیرید چه طور باید به آزمایشگاه بروید و تهدید هایی درباره ی نمره دادن کرد و گفت: من به هیچ دانش آموزی از پنج نمره ی علوم که به من مربوط است پنج نمی دهم. یکی از بچه ها پرسید: استاد این امتحان دو نمره بود پس سه نمره ی دیگرش چه می شود. دِبیر گفت: آن سه نمره خیلی چیزهاست. دِبیر ادامه داد حتی اگر کسی از من چهار و نود و نه صدم بگیرد من به او پنج نمی دهم. در دلم گفتم خوب شد که همه ی بیست نمره ی علوم بر عهده ی این دِبیر نیست که اگر این طور بود همه ی دانش آموزان تجدید می شدند. بعد از این که برگه ی تمام بچه ها را گرفت، گفت: من سه دقیقه ی دیگر درِ آزمایشگاه را می بندم. از این رو زود به آزمایشگاه رفتم و سر جای خود مستقر شدم. در فکر حرف های دِبیر علوم بودم که گفته بود: هر کس از من سوال بپرسد بیست و پنج صدم از نمره اش کم می کنم. در این فکر بودم که دیدم همه ی بچه ها سر جایشان نشستند و دِبیر علوم شروع به صحبت کردن کرد و گفت: من دانش آموزی داشتم که با مادرش از دانشگاه همکار و همکلاسی بودم و پدرش هم یکی از دوستان نزدیکم بود آمّا نونزده و نود نه صدم فرزندش را که دانش آموز من بود را بیست ندادم. او افزود: وقتی مدیر مدرسه ای بودم دِبیر علوم آنجا به یکی از دانش آموزان که فامیل من هم بود ارفاق کرد و من پس از پی بردن

به این مسئله او را به آموزش و پرورش معرفی کردم و اورا علاوه بر توقیف چهارصد هزار تومان جریمه کردند. برای من روشن شده بود که این دِبیرعلاوه بر اخلاق بدش زیر آب زن هم هست. او می گفت: می خواستم با گرفتن این امتحان به شما بفهمانم باید رفتار در آزمایشگاه را یاد بگیرید. وقتی صحبت او در مورد امتحان و نحوه ی نمره دادنش تمام شد شروع به توضیح درباره ی پِرتقال و فِنل فتالئین و تورنِسل کرد و در باره ی هر کدام اندکی توضیح داد. نمی دان چه شد که یک دفعه از بحث درد به سراغ درد کمرش و نوع لباس پوشیدنش رفت من حیران مانده بودم درس چه ربطی به درد و مرض های شخصی اش دارد. چند دقیقه بعد معاون پرورشی در زد و وارد شد و گفت: ببخشید جناب دبیر اجازه هست مانور زلزله را در آزمایشگاه اجرا کنیم؟ استاد پاسخ داد کلاس در اختیار شماست. بعد از این که آژیر خطر زده شد بچه ها زیر میز گروه خود رفتند و پس از چند ثانیه بیرون آمدند. معاون پرورشی که رفت دِبیر علوم به میز گروه ما اشاره کرد و گفت: دانش آموزان آن گروه بیایند و تا آخر زنگ این گوشه بأیستند. بچه های گروه به حدی عصبانی بودند که قابل توصیف نیست. بعد از آن زنگ هر پنج کلاس سوم شروع به جمع کردن امضاء از بچه ها برای ثابت کردن نداشتن صلاحیت معلمی این آقا کردیم. خوشبختانه بچه ها از این کار استقبال خوبی کردند به جز چند نفر ترسو و بزدل که از ترس معاون و مدیر امضاء ندادند. زنگ بعد امتحان جغرافیا داشتیم طبق دستور معاون به سالن امتحانات رفتیم و سر جای خودمان نشستیم. بعد از گذشت چند دقیقه دیدم که دِبیر علوم با برگه ی سوالات وارد سالن شد و شروع به پخش کردن برگه ها کرد. بعد از چند دقیقه دبیر علوم به سمت من آمد و گفت: بلند شو برو روی پله های جلوی سالن بنشین (این را با صدای بلند گفت) من با نفرت و خشم به سمت پله ها رفتم و نشستم و در فکر فرو رفتم. در این فکر بودم من که همیشه در امتحانات دروس جغرافیا و تاریخ و اجتماعی که به دبیر جغرافیا مربوط است اولین نفر و بلافاصله بعد از گفتن آخرین سوال برگه ام را می دادم و همیشه هم بیست می شدم حالا چی شد که این طوری شد خودم هم حیران بودم. در این فکر بودم که دیدم سوالات را پاسخ دادم ولی آنقدردر فکر فرو رفته بودم نمی دانستم جی نوشته بودم. احساس شکستگی و خرد شدن می کردم و در فکر گرفتن انتخاب تپلی از دِبیر علوم بودم. از شانس بد من آقای کیایی از آنجا می گذشت که مرا دید. من از ترس نمی دانستم چه کار کنم، آمّا بر عکس آن چیزی که انتظار می رفت به سمت دِبیر علوم رفت و پرسید: چرا وصال را بیرون نشاندید؟ دِبیر پاسخ داد: او خیلی راحت روی صندلی اش نشسته بود و من او را به عنوان متقلب از سالن بیرون کردم. من دلگرم بودم که آقای کیایی شناخت کاملی نسبت به من دارد و به خوبی می داند که من دانش آموز متقلبی نیستم. بعد از چند دقیقه آقای معاون از سالن بیرون آمد و از دید من محو شد. حدسم درست بود آمّا بعد از چند دقیقه وضع بدتر شد و کسی آمد که فکرش هم نمی کردم و او کسی نبود به جز آقای محمد دینی. می دانستم که بد بخت شدم چون جلوی بهترین معلم و همچنین بهترین دوستم آبرو برایم نمانده بود. کسانی که من یا آقای محمد دینی را بشناسند به خوبی از رابطه ی دوستانه ی من با ایشان آگاه اند زیرا من با ایشان در سال اول راهمایی با هم به سفری به مشهد از طرف مدرسه رفتیم و در سفر شناخت نسبتاً کاملی از هم پیدا کردیم. به سمت من می آمد از خجالت آب شدن مناسب ترین راه برای محو شدن از دید او بود آمّا امکان پذیر نبود. او به من رسید و گفت: سلام امید جان چی شده؟ گفتم: آقا منو به تهمت تقلب از سالن شوت کردند بیرون. او گفت: چه بهتر این جا هم فضای امتحانی مناسب تری دارد و هم هوای معتدل تری. اشک در چشم هایم جمع شد زیرا دیگر آبرویم نزد آقای محمد دینی و آقای کیایی و تمامی بچه ها رفته بود. او پس از امید دادن به من سالن را ترک کرد. چند دقیقه بعد آقای کیایی بازگشت و به من خیره شد من هم دیگر طاقت نیاوردم سرم را از روی برگه بلند کردم و گفتم: آقای کیایی اگر آقای عسگری سه ماه است که مرا می شناسد شما سه سال است که می شناسید و به خوبی می دانید که من بچه ی متقلبی نیستم. من ادامه دادم : شما و همه ی مدرسه می دانند که این دِبیر با همه مشکلاتی دارد و این بار عقده اش را سر من خالی کرد. او با سرش حرف مرا تأیید کرد کرد و پرسید: امتحانت را تمام کردی؟ جواب دادم  بله و پس از دادن برگه با کوله باری از نفرت و امید به گرفتن انتقام از دِبیر علوم راهی خانه شدم.   

 

سخن های من و بچه ها:

نتیجه گیری من از این خاطره این است که همه ی بچه ها از دِبیر علوم نفرت خاصی دارند و نسبت به رفتار های او معترضند. به نظر من وقتی کسی آبرویت را می برد باید تو هم همان کار را بکنی آقای عسگری من را جلوی تمامی دانش آموزان خرد و کوچک کرد و مرا هم مجبور به این کار کرد. شاید به نظر شما خوانندگان خوب انشایم انتقام یک دانش آموز از یک معلم مسخره به نظر برسد اما من موفق شدم با حرف هایم  تا حدی آبرو ی این معلم علوم را بریزم.  روز یکشنبه من بهای سنگینی پرداختم از جمله بد شدن جلوی معاون و معلم و همچنین نداشتن اعتباری که به سختی بدست آورده بودم در برابر بچه ها. خوش حالم از این که توانستم با این انشا تا حدودی آقای عسگری را در برابر بچه ها نقد کنم و چهره ی واقعی این انسان را برای دوستان خوبم روشن کنم. هر وامی که می گیرید باید با بهره بپردازید و دِبیر علوم با گرفتن این وام از من بهای سنگین تری ره پرداخت خواهد کرد. من برای نوشتن این انشا حدوداً دو ساعت وقت گذاشتم و امید وارم تمام بچه ها را روشن کرده باشم و خرسندم از این که توانستم حرف دل بچه ها را در مکانی عمومی و در دید همگان قرار دهم. از دوستانم خواهش می کنم که این را بفهمند که در برابر تهمت و زورگویی نباید سرمان را مثل کبک زیر برف بکنیم و باید اعتراض خود را نسبت به شخص مورد نظر بیان کنیم حتی اگر به قیمت اخراج از مدرسه تمام شود.

از تمامی خوانندگان این انشا تشکر و سپاس گزاری می کنم.

گر گوهری از کفت بیرون تافت                  در سایه ی آبرو م توان یافت         

گر آبرو رود ز دست انسان                        با هیچ گهری خرید نتوان          

                                                                             

 

light-angel بازدید : 57 یکشنبه 04 خرداد 1393 نظرات (0)

فراتر از زمین 3

زمین یکی از نه سیاره ای است که در منظومه ی شمسی به دور خورشید می گردند. سیاره ها به ترتیب فاصله از خورشید عبارتند از: عطارد (تیر)، زهره (ناهید)، زمین، مریخ (بهرام)، مشتری (برجیس)، زحل (کیوان)، اورانوس، نپتون و پلوتو. تاکنون سیاره هایی که

دور ستاره ای دیگر درحال گردش باشند کشف نشده اند.

قمرها

اغلب سیاره ها قمرهایی دارند که به دورشان می گردند. بزرگ ترین قمرها از نظر اندازه مشابه عطاردند اما تعداد بسیار زیادی قمر کوچک به اندازه ی تکه سنگ هم وجود دارد.

بزرگترین قمرها عبارتند از: قمر زمین، چهار قمر مشتری که گالیله آن ها را کشف کرد و نامشان یو، اروپا، گانیمد، و کالیستو است. تیتان قمر زحل و تریتون که به دور نپتون می گردد.

مریخ دو قمر کوچک دارد که فرموس و دیموس نام دارند. این نام ها کلمه های یونانی اند به معنا ی « ترس» و « وحشت». مشتری حد اقل شانزده قمر، زحل بیست و دو، اورانوس پانزده، نپتون هشت و پلوتو یک قمر به نام کارن دارد.

حلقه های اطراف سیاره ها

گرداگرد زحل را مجموعه ی زیبایی از حلقه ها احاطه کرده است که از تعداد بی شماری از ذره های غبار و تکه سنگ ها در نواری با ضخامت کم تر از 200 متر تشکیل شده است. گالیله، هنگامی که در سال 1610 میلادی [989 هجری شمسی] با تلسکوپش زحل را نگاه می کرد، نخستین کسی بود که این حلقه ها را دید. آن ها را به سادگی می توان با تلسکوپ کوچک مشاهده کرد. در سال 1977 میلادی [1356 هجری شمسی] اختر شناسان کشف کردند که اورانوس هم چندین حلقه ی نازک دارد. این حلقه ها آن قدر کم نورند که دیده نمی شوند و فقط هنگامی می توان به وجود آن ها پی برد که اورانوس از کنار ستاره ای عبور کند و حلقه هایش لحظه هایی نور آن ستاره را بپوشانند. مشتری حلقه ی نازکی دارد که فظا پیما ی ویجر1 در سال 1979 میلادی [1358 هجری شمسی] آن را کشف کرد. در سال 1989 میلادی [1368 هجری شمسی] ویجر2 سه حلقه در اطراف نپتون یافت.

عطارد ( تیر)

عطار سیاره ی سنگی کوچکی است که به قطر 4900 کیلومتر که 58 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد. این سیاره خورشید را در مدت 88 روز دور می زند. دیدن عطارد در آسمان دشوار است، حتی اگر بسیار درخشان باشد، زیرا همیشه نزدیک خورشید است. عطارد در هر 59 روز یک بار به دور خود می چرخد. دما سمتی که رو به خورشید است  به 400 درجه ی سانتیگراد می رسد اما در شب تا 170- سانتیگراد پایین می آید زیرا جوی وجود ندارد که گرما را حفظ کند. عکس هایی که فضا پیمای مارینر10 در سال 1974 میلادی [1353 هجری شمسی] از عطارد گرفت نشان می دهد که این سیاره با حفره ها و دشت های متعددی بسیار شبیه به ماه به نظر می رسد.

زهره ( ناهید)

زهره نزدیک ترین ساره به زمین و درخشان ترین سیاره ی آسمان است. زهره سیاره ای است سنگی که 108 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد. این سیاره با قطر 12100 کیلومتر کمی از زمین کوچک تر است. زهره جوی غلیظ از دی اکسید کربن دارد که مانند گلخانه ای گرمای آن را حبس میکند و ابر های متراکمی در خود دارد. این سیاره با دمای 500 درجه ی سانتیگراد، حتی از عطارد هم گرم تر است.  سطح زهره را نمی توان از میان ابرهای آن دید، اما فضا پیما هایی که به دور  زهره گشته اند با استفاده از رادار، نقشه هایی از آن تهیه کرده اند. در این نقشه ها کوه ها، دشت ها و حفره ها دیده می شوند.

زمین

سیاره ی زمین از چندین جهت در منظومه ی شمسی یکتاست. شاید مهم ترین آن ها، وجود حیات است. حیاتی که ما می شناسیم، نیاز به  آب دارد و سه چهارم از سطح زمین را اقیانوس ها پوشانده اند. از دید ناظری در فضا، زمین سیاره ای آبی رنگ با ابر های سفید متحرک است. باد و باران عوامل پر قدرتی هستند که تغییرات بزرگی در سطح زمین ایجاد می کنند. حرکت پوسته ی زمین و آتشفشان ها کوه های جدیدی را به وجود می آورند. درون زمین، برخلاف سیاره های سنگی دیگر، بسیار فعال است. قطر زمین 12750 کیلومتر و فاصله ی آن از خورشید 150 میلیون کیلومتر است.

مریخ ( بهرام)

بیشتر اطلاعات ما درباره ی مریخ به کک دو فضا پیمای وایکینگ به دست آمده است که در سال 1976 میلادی [1355 هجری شمسی] بر سطح این سیاره فرود آمدند. این سیاره ی سنگی کوچک 6800 کیلومتر قطر دارد و فاصله ی آن با خورشید 228 میلیون کیلومتر است. تمام سطح این سیاره بیابانی است و پوشیده از خاک و سنگ های  نارنجی- سرخ. در مریخ حفره و چندین  آتشفشان خاموش بزرگ هم وجود دارد. آب در آن وجود ندارد و جو دی اکسید کربنی اش بسار رقیق است. مریخ هم مانند زمین فصل هایی دارد. در طول سال مریخی،  که تقریباً حدود دو سال زمینی است، کلاهک های قطبی آن، که یخ هایی از جنس دی اکسید کربن منجمدند، در زمستان گسترش میابند و در تابستان دوباره کوچک می شوند.

 مشتری ( برجیس) و قمرهایش

مشتری غول منظومه ی شمسی، 778 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد و قطر آن در استوا 142800 کیلومتر است. بیش از هزار زمین را می توان در مشتری جای داد و جرم این سیاره بیش تر از مجموع جرم تمام سیاره های دیگر است. این سیاره، بعد از زهره، درخشان ترین سیاره ی آسمان است.

مشتری در کم تره از ده ساعت یک بار به دور محورش  می چرخد و نوار های رنگی ابر هی پیرامونش را با خود می گرداند. مشتری بر خلاف سیاره های سنگی، کره ی بسیار بزرگی است از گاز، عمدتاً هیدروژن، و در زیر ابرهایش سطح جامدی وجود ندارد. بزرگترین عارضه ی ابری این سیاره، لکه ی سرخ بزرگ است که حد اقل از 140 سال پیش وجود داشته است.

چهار قمر بزرگ مشتری را می توان به آسانی با تلسکوپی کوچک به صورت نقاط نورانی کوچکی در کنارسیاره مشاهده کرد. موقعیت آنها نسبت بهم روز به روز تغییر می کند وهرکدام دوره ی تناوب خاص خود دارد. فضا پیماهای  ویجر در سال 1979 میلادی [1358 هجری شمسی] از نزدیک عکس هایی از این قمرها گرفتند که برای نحستین بار شکل ظاهری آن ها را نشان می داد.

یو از همه ی قمرهای مشتری عجیب تر است. این قمر چندین آتش فشان فعال دارد که از آن ها گوگرد استخراج می شود و همین پدیده رنگ سطح سیاره را ترکیبی از زرد نارنجی و سرخ کرده است. در سطح کالیستو آثار شدیدترین برخورد های شهاب سنگی در منظومه ی شمسی وجود دارد، اما حفره های سطح گانیمد از حفره های کالیستو بزرگ ترند. قمر اروپا سطحی یخی دارد که تعداد زیادی خط تیره ی مرموز آن را پوشانده اند.

زحل ( کیوان)

زحل از بسیاری از جهات نمونه کوچک مشتری است، کره گازی با قطر120000 کیلومتر در استوا. بزرگترین تفاوت آن ها نوار های ابری بسیار کم نورتر و نیز حلقه های حیرت انگیز زحل است. زحل در فاصله ی 1427 میلیون کیلومتری، هر 29 سال، یکبار به دور خورشید می گردد. با حرکت زحل، در زمان های مختلف، حلقه های آن تحت زاویه های متفاوت دیده می شوند. در هر دوره ی 29 ساله دوبار آن ها را از پهلو می بینی، و چون این حلقه ها بسیار نازک اند به نظر می رسد که در این زمان ها به کلی ناپدید می شوند. بزرگ ترین قمر زحل، تیتان، تنها قمر منظومه ی شمسی است که جو دارد. ابزار های  فضا پیمای ویجر دریافتند که این جو بیش تر از گاز نیتروژن ساخته شده است. ابرهای سرخ ضخیم مانع دیدن سطح سنگی تیتان می شوند.

اورانوس، نپتون و پلوتو

از عطارد تا زحل، تمام سیاره ها آن قدر درخشان اند که می توان آن ها را به سادگی با چشم در آسمان دید. اورانوس نخستین سیاره ای بود ک ب کمک تلسکوپ کشف شد. ویلیام هرشل آن را در سال 1781 میلادی [1160 هجری شمسی] به طور اتفاقی کشف کرد.

پس از چند سال، اختر شناسان متوجه شدند که اورانوس در مسیر پیش بینی شده حرکت نمی کند. آن ها این احتمال را مطرح کردند که شاید کشش گرانشی سیاره ای ناشناخته بر اورانوس تاثیر می گذارد. دو ریاضی دان محل این سیاره ی کشف نشده را محاسبه کردند. پیش گویی آن ها در سال 1846 میلادی [1225 هجری شمسی] به کشف نپتون منجر شد. برخی از اختر شناسان معتقد بودند که سیاره ی دیگری هم باید وجود داشته باشد. آن ها به جستجو ادامه دادند و سرانجام پلوتو در سال 1930 میلادی[1309 هجری شمسی] کشف شد.  اورانوس و نپتون سیاره های گازی مشابهی هستند و اندازه ی هر کدام در حدود چهار برابر زمین است. اورانوس حول محوری به دور خود می چرخد که 98 درجه انحراف دارد، بنابراین به نظر می رسد که این سیاره به پهلو خوابیده است. نپتون حداقل هشت قمر دارد. قمر بزرگ آن، تریتون، تقریبا هم اندازه ی قمر زمین است. پلوتو، دورترین سیاره، سیاره ای کوچک و یخ زده که قطر آن حدود یک سوم قطر ماه است. این سیاره در هر 248 سال یک بار مدار بیضوی خود را طی می کند و فاصله اش از خورشید بین 4400 و 7400 میلیون کیلومتر تغییر می کند. در این فاصله گرمای بسیار کمی دریافت می کند و احتمالاً دمایش  در حدود 230- سانتیگراد است. کارن، قمر پلوتو، در سال 1978 میلادی [1357 هجری شمسی] در عکس هایی که با تلسکوپی بزرگ در امریکا از آن گرفته بودند، کشف شد. قطر اورانوس 52400 کیلومتر و فاصله آن از خورشید2870 میلیو کیلومتر است. قطر نپتون 48600 کیلومتر و فاصله اش از خورشید 4497 میلیون کیلومتر است.


light-angel بازدید : 71 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

فرا تر از زمین 2

ستاره ها از چه موادی تشکیل شده اند؟

ستاره ها مثل زمین زیر پای ما، محکم و سفت نیستند. آن  ها نثل هوای اطراف ما، از گاز

 تشکیل شده اند. دو گاز مهم اصلی تشکیل دهنده ی آن ها هیدروژن و هلیم استکه در واقع،

سوخت ستاره ها هستند. ستاره ها نور و گرمای خود را از این گاز ها می سازند.

اگر ستاره ها را باخطوطی فرضی به یکدیگر متصل کنیم. بعضی از آن ها ، شکلی را

تشکیل می دهند که آن را صورت فلکی می نامیم. درخشنده ترین ستاره ی شب، ستاره ی «

 شعرای یمانی» است. این ستاره جزو صورت فلکی یا کلب اکبر به معنی سگ بزرگ است.

 اندازه ی آن تقریباً دو برابر خورشید است و حد اقل بیست برابر آن روشنایی دارد.

دمای خورشید چه قدر است؟

خورشید هم مثل تمام ستاره ها توده ی کروی شکل عظیمی از گاز سوزان است. مرکز

 خورشید بیشترین دما را دارد و دمای آن تقریباً 15 میلیون درجه ی سلسیوس است. دمای

 سطح خورشید از مرکز آن کم تر است و دمای آن به 6000 درجه ی سلسیوس میرسد ولی

این دما هم 25 برابر گرمترین اجاق های دنیاست!

آیا خورشید روزی نابود خواهد شد؟

بالاخره یک روز خورشید تمام سوخت خود را مصرف خواهد کرد و نابود خواهد شد. اما

این اتفاق 5 میلیارد سال دیگر رخ خواهد داد. ابتدا حجم خورشید زیاد خواهد شد و به یک

 غول سرخ تبدیل خواهد شد. سپس پیش از آن که کاملاً خاموش شود تبدیل به کوتوله ی سفید خواهد شد.

غول سرخ چیست؟

ستاره ها متولد می شوند مدتی بسیار طولانی عمر می کنند و در نهایت خواهند مرد. غول سرخ در واقع به ستاره های عظیم و کهنسال گفته می شود.

نکته های شگفت انگیز!

اندازه ی اغلب لکه های خورشیدی بزرگ تر از اندازه ی زمین است.

وقتی خورشید به یک غول سرخ تبدیل می شود نه فقط سیاره ی عطارد را بلکه نیمی از جهان را در بر خواهد گرفت.

خورشید در هر ثانیه سوختی معادل سوخت بیش از 30 میلیون کامیون را مصرف می کند.

موجودات زنده یعنی جانوران و گیاهان بدون نور و گرمای خورشید نمی توانند زندگی کنند.

روی زمین یک تکه ی کوچک کوتوله ی سفید به اندازه ی یک حبه قند معادل وزن یک

ماشین سنگینی خواهد داشت.

کدام ستاره ها منفجر می شوند؟

ستاره ها انواع گوناگونی دارند. بعضی از آن ها گاز سوختنی بیش تری نسبت به انواع

دیگر، در خود دارند. این ستاره ها در اثر سرد شدن به آرامی نمی میرند، بلکه با نور شدیدی

 منفجر می شوند. این ستاره ها سوپر نوا یا ابر نواخبتر نام دارند.

تفاوت ستاره و سیاره چیست؟

سیاره ها به اندازه ی ستاره ها بزرگ و گرم نیستند و از خود نوری ندارند، بلکه نور ستاره

ها را برمیگردانند. سیاره های منظومه ی شمسی، از بقایای ابری از گاز و غبار که خورشید

 را به وجود آورده است، تشکیل شده اند.

سیاهچاله چیست؟

نیروی جاذبه یا گرانش، نیرویی است که همه چیز را به سمت خود می کشد و جذب می کند.

 تمام سیاره ها و ستاره ها نیروی جاذبه دارند. نیروی جاذبه ی بعضی از ستاره ها ممکن

 است در آخر عمرشان چنان شدید شود که ستاره را در هم ببرد و متراکم کند. وقتی ستاره ی

 در حال مرگ متراکم می شود، بیش از پیش کوچو می شود، و در نهایت، آن چه که از آن

باقی می ماند، یک توده ی بسیار متراکم با نیروی جتذبه ی بسیار زیاد است که نو نمی تواند

 از آن عبور کند. این توده سیاهچاله نام دارد.

مراحل زندگی ستاره ها!!!

1-تمام ستاره ها از ابر های عضیم و چرخانی از گاز و غبار متولد می شوند.

 خورشید 64 میلیارد سال پیش متولد شده است.

2-گاز و غبار گرد می آیند و متراکم می شوند و کره های بسیاری را یه وجود می

 آورند که خوشه های ستاره ای را تشکیل می دهند.

3-اغلب ستاره ها از جمله خورشید، در تمام طول عمر خود پیوسته می درخشند.

4-حجم ستاره هایی زرد رنگ مثل خورشیدما، در پایان عمرشان بیشترو 100

برابر بزرگتر می شود. سپس به غول های سرخ تبدیل می شوند. خورشید نیز 5

میلیارد سال دیگر این چنین خواهد شد.

5-یک غول سرخ بعد از این که تمام سوختش به پایان رسید، کوچک می شود و به

یک کوتوله ی سفید تشکیل می شود. در این حالت 10000 بار کوچک تر، اما

هنوز خیلی گرم است.

6-بالاخره عمر ستاره به پایان می رسد، سرد و خاموش می شود و میلیارد ها سال

 بعد به کوتوله ای سیاه یا خاکستر سیاه سرد تبدیل می شود.

ستاره هایی که پایان عمرشان منفجر می شوند هشت برابر خورشید سوخت دارند.

 

 

 

light-angel بازدید : 64 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

 فراتر از زمین 1

بیگ بنگ یا انفجار بزرگ چیست؟

 

بسیاری از اختر شناس هامعتقدند که جهان ابتدا شبیه دیگی بوده است که در آن، مخلوط بسیار گرمی از نور و الکتریسیته وجود داشته است. سپس در حدود 15 میلیارد سال پیش، این دیگ منفجر شده؛ یعنی همان بیگ بنگ یا انفجار بزرگ رخ داده است.

کهکشان چیست؟

سال های بسیاری بعد از بیگ بنگ، تکه های این جهان به هم پیوستند و کهکشان ها به وجود آمدند. کهکشان ها از گاز، گرد و غبار و هزاران ستاره تشکیل شده اند. جهان از میلیاردها کهکشان تشکیل شده است.

خورشید ما و تمام ستاره هایی که می توانید ببینید جزء خانواده ی بزرگی از ستاره هاست که آن را کهکشان می نامند. در شب تاریک راه کهکشان همانند نواری مه آلود در آسمان دیده می شود. این، نور ستاره های بی شمار کهکشان است.

اگر بتوانید از کهکشان خارج شوید و به آن نگاه کنید، قرصی مدور و تخت می بینید که مرکزش بر آمدگی دارد و بازو های مار پیچی آن را احاطه کرده اند. در میان ستاره ها ابر های عظیمی از گاز و غبار وجود دارد که برخی درخشان و برخی تاریک اند. در آن سوی کهکشان ما، کهکشان های بسیار زیادی در تمام عالم پراکنده اند.

انواع کهکشان:

کهکشان ما از نوع مارپیچی استو قطری در حدود 100000 سال نوری دارد. بسیاری از کهکشان های بزرگ، شکل مارپیچی زیبایی دارند. کهکشان های بیضوی هم وجود دارند که همانند توپ های پهن شده ای پر از ستاره است. نوع سوم، کهکشان های نا منظم اند که هیچ شکل خاصی ندارند. برخی از کهکشان ها بسیار عجیب اند و به نظر می رسد که منفجر شده اند و شاید به کهکشان دیگری برخورد کرده باشند. بسیاری از این کهکشان ها موج های رادیویی قوی گسیل می کنند که می توان آن ها را با تلسکوپ های رادیویی دریافت کرد. کهکشان ها در فضا به صورت خوشه هایی جمع شده اند. کهکشان ما به خوشه ای تعلق دارد که آن را گروه محلی می نامیم.

چند کهکشان آشنا:

نزدیک ترین کهکشان ها به ما دو ابر ماژلانی اند. آن ها شبیه ابر های کوچکی به نظر می رسند که از ستاره ها تشکیل شده اند و فقط از نیم کره ی جنوبی زمین قابل مشاهده اند. فاصله ی آن ها در حدود 180000 سال نوری است. بزرگ ترین کهکشان گروه محلی ما کهکشان امراة المسلسله نام دارد. آن را می توان با چشم غیر مسلح به صورت لکه ی مه آلود مشاهده کرد. این کهکشان از نوع مارپیچی است با قطر 130000 سال نوری. یکی از بزرگ ترین کهکشان هایی که اختر شناسان تا کنون بررسی کرده اند، کهکشان بیضوی  (87اِم) است. قطر این کهکشان یک میلیون سال نوری و فاصله اش از ما 50 میلیون سال نوری است.

راه شیری چیست؟

راه شیری کهکشانی است که ما در آن زندگی می کنیم. این کهکشان از ستاره های بی شمار(حدود1000000000000 ستاره) از جمله خورشید و خانواده ی آن یعنی منظونه ی شمسی تشکیل شده اند. نام کهکشان راه شیری از آن جا آمده است که شب ها بخشی از آن به صورت نواری سفید رنگ در آسمان دیده می شود.

 

 

light-angel بازدید : 27 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)


اتم ها

 

همه ی مواد از حدود 100 نوع جزء ساده، که هر یک را عنصر می نامند، ساخته شده اند. هر عنصر از اتم هایی تشکیل می شود و اتم کوچک ترین جزء یک عنصر است. اتم آن قدر کوچکاست که دیدن آن با میکروسکوپ نیز ممکن نیست. نقطه ای که روی حرف«ن» قرار داردبیشتر از 4000000000 اتم جای می گیرد. 

بدن انسان از اتم های کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده است. اما شما به هیچ یک از این عنصر ها شباهتی ندارید. دلیل این است که اتم ها بر حسب این که چگونه به هم وصل شوند، مواد کاملاً متفاوتی به وجود می آورند.

درون اتم ها

اتم ها خود از ذره های کوچک تری به نام پروتون، نوترون و الکترون تشکیل شده است. نیروهای بسیار قوی پروتون ها و نوترون ها را به هم بسته اند. این ذره ها هسته ی اتم را تشکیل می دهندکه در مرکز اتم قرار دارد. الکترون ها که ذرات کوچک تری هستند، با سرعت زیاد به دور هسته می گردند. رفتار هر اتم مانند یک ذره ی ریز جامداست اما در واقع بیشتر حجم آن را فضای خالی تشکیل می دهد. اگر حجم یک اتم به اندازه ی حجم یک سالن کنسرو فرض شودهسته در مقایسه با آن از یک دانه نمک بزرگ تر نیست. اما با وجود این بیشتر جرم اتم مربوط به هسته است. 

ذره های مختلف موجود در اتم بارهای الکتریکی متفاوتی دارند.. بار الکترون، منفی (-) و بار پروتون، مثبت (+) است،اما نوترون بدون بار است. در یک اتم تنها تعداد الکترون ها و پروتون ها مساوی است، یعنی کل اتم بدون بار است. اما بعضی از اتم ها هنگام اتصال به اتم دیگر الکترون از دست می دهند یت می گیرند. این امر باعث می شود که با الکتریکی آن ها مثبت یا منفی شود. اتم باردار را یون می نامند.

انواع مختلف اتم

اندازه ی همه ی اتم ها تقریباً یکسان است اما تعداد ذره های موجود در اتم های مختلف متفاوت است. مثلاً اتم هیدروژن که سبک ترین عنصر هاست، تنها یک پروتون در هسته دارد و تعداد اتم های اتم اورانیم 92 است. تعداد پروتون های همه ی اتم ها ی یک عنصر خاص مساوی است.(که عدد پروتون یا عدد اتمی عنصر نامیده می شود) اما تعداد نوترون های آن ها ممکن است متفاوت باشد. این صورت های متفاوت یک عنصر را ایزوتوپ های آن عنصر می نامند. دانشمندان با افزودن عددی به آخر اسم عنصر، مثلاً اورانیم 235، نوع ایزوتوپ را مشخص می کنند. در این مثال، مجموع تهداد پروتون ها و نوترون ها در هسته ی اورانیم 235 است.

 

 

light-angel بازدید : 51 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

مار ها

این تحقیق جهت دانستنیهای درباره ی مارها تهیه شده و دارای جنبه ی علمی زیادی است گفتنیست این تحقیق فقط از کتاب های معتبر علمی تهیه شده و توسط من نوشته شده و هیچ جنبه ی اینترنتی ندارد.

به گفته ی قرآن کریم مارها در ابتدا فرشته هایی در آسمان بودند ولی به خاطر سرپیچی از دستورات خداوند صبحان به موجودی سمی و خزنده تبدیل شدند و همچنین خداوند در این باره می فرماید: «شما از دستورات من سرپیچی کردید و شکر نعمتی را که من به شما دادم به جای نیاوردید حالا تا آخر عمر روی زمین بخزید»

در این تحقیق به نوع دفاع مارها، قدرت حمله ی آنها ، پوست انداختن مارها، سمی بون آنها ، نوع زندگی و ویژگی های آنها پرداخته شده است.

منابع تحقیق:

کتاب «دایرة المعارف چراهای شگفت انگیز» و « 365 سوال و پاسخ برای نوجوانان» و « دانشنامه ی آکسفورد»

خوب به پایان مقدمه ی تحقیق رسیدیم امید وارم تا این جا تحقیق من مورد توجه شما دوستان عزیز قرار گرفته باشد حالا به خواندن تحقیق در باره ی مارها می پردازیم.

کدام جانور با زبان خود بو می کشد:

مارها و مارمولک ها، مثل انسان ها، با بینی خود بو نمی کشند. آنها زبان خود را بیرون می آورند و به سرعت به داخل می برند. به این ترتیب، بوهایی را که در هوا و زمین است، احساس می کنند.

مارها:

همه ی مارها با حرکاتی مارپیچی و با اتکا بر ناهمواری های روی زمین حرکت می کنند. مارها به دلیل همین نوع حرکت، در زمین های هموار بی دفاع اند. بدن مار ها آن قدر دراز و باریک است که برای همه ی اندام هایی که در بدن مهره داران هست، جاندارد، به همین دلیل مارها به جای دو شش یک شش بسیار دراز دارند.

مارها در مناطق سرد دنیا در طول زمستان به خواب زمستانی می روند. در بهار هم به دنبال جفت می گردند. نر ها معمولاً برای جفت گیری با هم رقابت می کنند و در برابر ماده ها خود نمایی می کنند. بیشتر ماده ها بعد از جفت گیری تخم می گذارند ولی بعضی ماها بچه ی زنده به دنیا می آورند.

مار با استفاده از زبان بلند و دوشاخه اش که روی زمین دراز می شود طعمه خود را پیدا می کند. این زبان دو شاخه در مقایسه با زبان نوک تیز، می تواند از محدوده ی وسیع تری طعمه پیدا کند. مار، بو هایی را که از جانورانی مانند موش به جا می ماند ردیابی می کند. بعضی از مار ها مانند مار علفی، طعمه ی خود را می گیرند و آن را می بلعند. اما بعضی مانند پیتون ها، به دور شکار می پیچند و جلوی نفس کشیدنش را می گیرد و آن را خفه می کنند.

حدود یک سوم مار ها سمی هستند. این سم معمولا روی دستگاه عصبی اثر می گذارد و طعمه را فلج می کند.

همچنین باعث نرم شدن گوشت می شود. به همین دلیل مار های سمی راحت تر از مار های غیر سمی غذای خود را هضم می کنند. غده های زهری در عقب آرواره های بالایی مار قرار دارند و زهر همیشه از دندان های تو خالی یا شیار داری به نام نیش به طعمه تزریق می شود. در افعی ها و خویشاوندان آن ها، نیش شبیه سرنگی است که زهر تزریق می کند. نیش روی یک استخوان متحرک قرار دارد و همین باعث می شود که مار بتواند نیشش را تا کند، زیرا آن قدر بزرگ است که اگر تا نمی شد مار نمی توانست دهانش را ببندد.

چون دندان های مار به صورت خمیده است، نمی تواند غذای خود را بجود. در عوض غذا را به طور کامل می بلعد. بدن ماری که طعمه ی بزرگی را بلعیده باشد کاملاً بر آمده می شود. برای این که مارها بتوانند لقمه ای به این بزرگی بردارند، آرواره های پایینشان باید از دو طرف و از وسط از هم باز شوند. این مار ها می توانند هر قسمتی از آرواره ی خود را به طور مستقل حرکت بدهندو به این ترتیب طعمه ی خود را به داخل گلویش « هدایت » کنند.

مار ها از زهرشان برای دفاع از خود هم استفاده می کنند و ممکن است به جانوران بزرگ و انسان ها آسیب برسانند یا حتی آن ها را بکشند. خیلی از مردم از مار ها می ترسند و از آنها بدشان می آید و هر جا که بتوانند آن ها را می کشند.

چرا مار ها پوست میندازند:

در واقع، همه ی حیوانات و حتی انسان ها نیز پوست میندازند. اصطکاک پوست با محیط و همچنین مردن سلول های پوست و جایگزینی آن با سلول های جدید بسیار طبیعی است. پوست مارها هم در اثر اصطکاک با زمین ساییده می شودو آسیب می بیند. همچنین مارها در مراحل مختلف رشد نیاز دارند که پوست عوض کنندتا بتوانند به رشدشان ادامه دهند.

پوست جدید مار زیر لایه ی قدیمی رشد می کند و کامل می شوند. وقتی این لایه کامل می شود، مایعی بین دولای پوست قدیمی و جدید ترشح می شود که آن ها را از یک دیگر جدا، و مثل روغن بین قطعات ماشین ها، حرکت پوست قدیمی را روی پوست جدید آسان می کند.         

اما این مایع، فلس شفاف روی چشم های مار را کدر می کند، طوری که تا چند روز جانور جایی را نمی بیند. در این مدت، مار جایی پنهان می شود و سپس با ساییدن سرش به اطراف، ابتدا پوست اطراف دهانش را می شکافد و کم کم خود را از پوست قدیمی بیرون می کشد.

آیا در دریا ها هم مار وجود دارد:

بله ، حدود 47 گونه مار وجود دارد که سراسر زندگیشان را در دریا می گذرانند. اغلب این مارها در خشکی کاملاً ناتوان می شوند. مارهای دریایی ماهی ها و دیگر جانوران دریایی مانند میگو هارا می خورند. این مار ها بسیار سمی اند. سم نوعی مار دریایی منقاردار از همه ی مار های دریایی دیگر خطرناک تر است.

آیا می دانید که مارها هیچ صدایی را نمی شنوند:

وقتی مارگیری در نی مخصوص خود می دمد و آهنگی را سر می دهد از درون سبد پیش رویش ماری آرام آرام بیرون می آید و بدنش رو طوری تکان می دهد که گویی می خواهد با این آهنگ همراهی کند. شاید شما هم چنین صحنه ای را در تلویزیون دیده باشید. اما مار ها هیچ صدایی را نمی شنوند. پس چرا به ساز مارگیر واکنش نشان می دهند؟

مارها هیچ صدایی را نمی شنوند. البته بینایی و بویایی آنها بسیار قوی است. بعضی از مارهانیز وجود موجودات زنده در محیط را از روی را از روی دمای بدن آنها احساس می کنند. اما اگر دقت کرده باشید،می بینید که مارگیر ها هنگام نواختن سازشان به عقب و جلو پیچ و تاب می خورند و گاهی پایشان را به زمین می زنند. شما می بینید که مار همراه با ساز مارگیر و خیره به او از سبدش بیرون میاید و خود را بالا می کشد. اما این حقیقت ندارد. مار صدای ساز را نشنیده است، بلکه ارتعاشات زمین، به خصوص ارتعاشات ناشی از برخورد پای مارگیر با زمین را احساس کرده و به آن واکنش نشان می دهد.

اما نکته ای که از همه ی این ها جالب تر است این است که مارگیر ها با افعی های خطرناکی نمایش اجرا می کنند، اما اغلب آنها پیش از نمایش نیش مار را می کشند.

light-angel بازدید : 32 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

 

بلوغ

بلوغ چیست؟

بلوغ که معمولا اوایل نو جوانی رخ می دهد زمانی است که بدن دختر ها و پسر ها تغییر می کند و توانایی تولید فرزند در آنان ایجاد می شود. در این زمان علاوه بر تغییرات جسمی،دگرگونی های روانی و احساسی نیز رخ می دهد. نو جوانی شامل همه ی این تغییرات می شود.

در زمان بلوغ ابتدا دختر ها و حدود یک سال بعد پسر ها،یک (جهش) رشدی پیدا می کنند و به مدت چند سال با سرعت بسیا زیادی رشد می کنند. در پایان بلوغ،که معمولا در شانزده تا بیست سالگی است،قد نوجوانان به حداکثر مقدار خود رسیده است.به همراه بلند شدن قد تغییرات دیگری در بدن اتفاق می افتد که نوجوان را به جوان تبدیل می کند.

بلوغ در دخترها

در دختر ها،پستان ها رشد می کنند،عادت ماهانه شروع می شود و موهای ناحیه ی زهار رشد می کنند. انحنای بدن دختر ها بیشتر می شود و بدنشان شکل می گیرد.

بلوغ در پسرها

در بلوغ باعث کلفت شدن و رشد موهای صورت،اطراف آلت تناسلی و بقیه ی جاهای بدن می شود. آلت تناسلی و بیضه ها هم بزرگ تر می شود.

فایده ی بلوغ

همه ی این تغییرات پیچیده،که در قسمت ها مختلف بدن رخ می دهند،به واسطه ی هورمون ها که پیام رسان های شیمیایی بدن هستند آغاز و هدایت می شوند.

دگرگونی های بلوغ با تغییر مقدار هورمون ها ی جنسی آغاز می شود. در دختر ها تغییرات ماهانه این هورمون ها منجر به بروز دوره های عادت ماهانه می شود. این دوره ها از این جهت اهمیت دارند که در هر ماه تا چند روز تخمک قابل باروری در بدن زن وجود داشته باشد و اگر تخمک بارور شود و زن حامله شود رحم آمادگی نگهداری جنین را داشته باشد.

 

 

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت ما را چگونه ارز یابی می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 41
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 91
  • بازدید کلی : 4,290